
یوفولوژی به مطالعه در زمینه یوفوها یا اشیای پرنده ناشناس گفته میشود. این حوزه شامل بررسی، مستند سازی، تحلیل، و نظریه پردازی درباره مشاهده ها و گزارشهای مربوط به اشیای پرنده ای است که منشأ آنها مشخص نیست. فرای این تعریف در اصل یوفولوژی منتهی به رویت اشیاء پرنده ناشناس نمیشود بلکه به عمق شکلگیری تمدنهای اولیه بشری نیز میپردازد و این بخش از یوفولوژی که در گذشته های دور بشری سیر میکند را میتوان زیرمجموعه ای از فضانوردی باستانی دانست، که خود فضانوردی باستانی نیز مقوله ای عظیم و غنی است که به رویش و پیدایش انسان مدرن هیبریدی یا همان هوموساپین که ما باشیم و شکلگیری شیوه مدرن زندگی و تمدن او میپردازد
:نکات کلیدی درباره یوفولوژی
.مفهوم یوفو: هر شیء پرنده ای که نتوان منشأ آن را با معیارهای علمی یا فنی شناخته شده توضیح داد. یوفو لزوماً به معنی سفینه فضایی موجودات فضایی نیست
یوفولوژیستها: یوفولوژیست اصولا به فردی گفته میشود که در زمینه رویت اشیاء ناشناخته پرنده، منشا آنها و چگونگی عملکرد سیستم این اشیاء پژوهش و نگارش میکند. برخی از آنها محققان آماتور یا علاقمندان هستند. گروهی هم پژوهشگران جدی هستند که داده های تجربی، تصویری، ماهواره ای و راداری را بررسی میکنند. برخی دیگر از دسته یوفولوژیستها پا را از حریم منطق فراتر گذاشته و دیدگاههای شبه علمی یا حتی تخیلی دارند.
ارتباط با موجودات فضایی: بسیاری از یوفولوژیسها معتقدند که برخی یوفوهای رویت شده و مستند متعلق به تمدنهای فرازمینی میباشند. این ادعا تاکنون توسط نهادهای آکادمیک به عمد تائید نشده، چرا که مسئولیت عواقب تائید آن را در حال حاضر هیچ مرجع قانونی به عهده نمیگیرد. اما به شدت در فرهنگ عامه مخصوصا در آمریکا و بیشتر در آمریکای لاتین ریشه دارد.
نقش دولت ها و ارتش: بسیاری معتقدند دولتها (بهویژه ایالات متحده) اطلاعات مربوط به یوفوها را پنهان میکنند و اسناد طبقه بندی نشده پنتاگون در سالهای اخیر (مثلاً UAPs) به این بحث دامن زده است.
UAP چیست؟ UAP (Unidentified Aerial Phenomena) اصطلاح جدیدی است که توسط دولت آمریکا استفاده میشود و جایگزین واژه سنتی «UFO» شده تا جنبه علمی و بی طرفانه تری داشته باشد. از دیدگاه شخصی خودم وارد کردن این اصطلاح برای آماده سازی بستر فکری جدیدی بین افکار عمومی است تا به مرور زمان افکار عمومی آمادگی رویارویی با حقیقت را داشته باشد. به عبارتی چون از اصطلاح یوفو در سالهای زیادی تعابیر منفی و مضحک زیادی صورت گرفته است، اگر دولتها بخواهند واقعیت را به عموم مردم منتقل کنند، اصطلاح یوفو قدرت زیادی نخواهد داشت چون بخش اعظمی از ارزش خود را در طول سالها از دست داده و برای انتقال واقعیتها به افکار عمومی قطعا کلمه یوفو موفق نخواهد بود، در نتیجه اصطلاح جدیدی تولید شده تا به عنوان مقوله ای مرتبط با کشفیات جدید به افکار عمومی منتقل شود. محتوای مسئله اما تغییری نخواهد کرد. به عبارتی UAP همان محتویات یوفولوژی را با برچسب جدید وارد افکار جامعه میکند که این قدمی مثبت و بزرگ در راه تصمیم برای آگاه سازی بشر خواهد بود، چرا که با علم و تجهیزات امروزی که در دست انسان قرار دارد، مخصوصا استفاده از رادارها، تلسکوپهای پیشرفته، سیستمهای دریافت امواج رادیوئی و سیگنالهای موجود در فضا و هم دسترسی اینترنتی انسانها به محتویات کتابخانه های معتبر جهان، ادامه روند پنهانکاری قطعا موفق نخواهد بود و باعث اختلالهایی در افکار مردم و جامعه خواهد شد.
یوفولوژی؛ علم یا شبه علم: جامعه علمی رسمی یا به عبارتی علوم آکادمیک، یوفولوژی را یک علم معتبر نمیداند، زیرا از دیدگاه آنها اغلب مشاهدات قابل باز تولید یا تأیید علمی نیستند، البته از دیدگاه من اینکه قابل تائید علمی نیستند به این معنا نیست که وجود ندارند، بلکه در واقع به این معناست که در چارچوب علوم آکادمیکی که ما تدریس میکنیم، نمیگنجند، و این یعنی ضعف در پیشرفت علمی ما است. به عنوان مثال بشر امروزی هنوز نتوانسته است از نظر علمی سوخت و یا نیروی محرکه ای طراحی کند که بتواند دو برابر سرعت نور وسیله ای را به حرکت در بیاورد بدون این آن وسیله از هم پاشیده شود، حال اگر جسمی در آسمان رویت شود که با دو برابر سرعت نور از نقطه ای به نقطه دیگری حرکت میکند، در چارچوب علم آکادمیک ما نمیگنجد، در نتیجه مردود میشود، البته فقط برای افکار و انظار عمومی مردود میشود، اما در پشت پرده دانشمندان و دولتها و ناوگان هوائی و فضائی آنها، آن را مردود نمیبینند بلکه در خفا در پی حل معمای قدرت آن نیروی محرکه هستند. با این حال، بررسی داده ها، پدیده های ناشناخته و پدافند هوایی (در تقابل با حملات احتمالی به زمین، همانطور که در کنفرانس جی هفت سال هزار و نهصد و هشتاد و پنج این قضیه را رونالد ریگان با میخائیل گورباچف در میان گذاشت) قطعا جنبه های علمی واقعی نیز دارند. در نتیجه از دیدگاه من یوفولوژی ابدا شبه علم نیست، بلکه واقعیتی موجود است است که دیر یا زود باید مسیر آگاهی رسانه برای افکار عمومی نیز فراهم شود.